درباره «خنده بازار» و تماشاي آن
بازگشت جُنگ هاي تلويزيوني به نفع سازمان بي دفاع!
خاطره جنگ هاي تلويزيوني به خيلي سال پيش بر مي گردد، آن زمان كه فيلترهاي تلويزيون آن قدر بود كه جز با تقليد صدا و ادا و اطوار ديگران را فكاهي كردن، راه ديگري براي خنداندن مردم جنگ زده ايران نبود. از آن سال ها خاطره هزار و يك جنگ بامزه و بي مزه در خاطر مردم مانده است. از «سيب خنده» بيرنگ و رسام گرفته تا «شبكه سه و نيم» كاردان، جنگ «39» و... . در كنار اين ها، اما بهترين جنگ تلويزيوني «ساعت خوش» بود، تا كليد لبخند ايراني ها، برسد به كليد داري چون مهران مديري كه خودش اتفاقا اصلا اهل خنديدن نيست.
در كنار سريال ها و برنامه ها و فيلم هاي طنزي كه ساخته مي شود، صدا و سيما چند وقتي است كه دوباره بازار جنگ هاي تلويزيوني را داغ كرده، پروژه اي كه در نوروز با آغاز به كار «خنده بازار» شروع شد و در ماه رمضان هم دوباره با آيتم هاي جديدي احيا شد و البته حاشيه ساز.
اگر آن روزها ساخت برنامه هاي طنز به خاطر محدوديت ها در تلويزيون با مشكل مواجه بود، حالا اين مشكل از آن جنگ هايي است كه پايه ساخت آيتم هايش بر اساس تقليد چهره و شخصيت ديگران است. براي همين است كه دايي جوش مي كند، رضا صادقي حرف از شكايت مي زند، مايلي كهن تحمل مي كند و مديري سكوت مي كند. همه اين واكنش هاي مقبول و غير مقبول در مقابل «خنده بازار» است؛ جنگي كه دست پخت بعضي از استعدادهاي جوان طنز در كنار قديمي هايي چون شهاب عباسي و شب خيز است.
بازگشت دوباره جنگ هاي تلويزيوني چند پيام مهم و پيچيده دارند:
اول اين كه صدا و سيما با پخش آيتم هايي از تقليد كارمندان خودش در بخش هاي مختلف، به نوعي پز خود انتقادي را آغاز كرده تا چهره هايي كه به مدد امواج تلويزيوني، در ميان جامعه جايگاهي پيدا كرده اند، تلنگري خورده و متوجه باشند كه مشروعيت شان، به امضاي مديران منوط است، خاصه آقاياني چون فردوسي پور و جيراني كه روي صندلي نقد دو حوزه مهم و پر چالش كشور نشسته اند.
نكته دوم، خطاب به مخالفان صدا و سيماست كه گه گاه زبان به انتقاد از اين رسانه مي گشايند، مديران سازمان، جنگ هاي اين چنيني را شير اطمينان اردوگاه هاي مخالف مي دانند و از بابت تاثيرگذاري آن ها بر جامعه و حتي مخالفان خود خوشحالند.
نكته سوم به در خطر افتادن جايگاه صدا و سيما به عنوان اولين رسانه پر مخاطب ايران بر مي گردد. در حالي كه شبكه هاي ماهواره اي انواع و اقسام شوها، تالك شوها و... را براي جذب مخاطب ايراني فراهم كرده اند، صدا و سيما راهي جز رجعت به الگوي موفق ساعت خوش و جدي نگيريد ندارد. تازه اگر خنده بازار بتواند به آن جايگاه برسد!