بازی دزد و پلیس مقامات با تندیس های شهری

مجسمه هایی که توی جیب جا می گیرند!

سرقت سریالی مجسمه های پایتخت هم کم کم دارد عادی می شود. از آن روزی که اولین پایه مجسمه در تهران، صاحب برنزی خودش را از دست داد تا امروز که دزد یا دزدان محترم (!) حتی به تندیس های سیمانی هم رحم نمی کنند و بعید نیست که از فردا بیافتند دنبال جدول های سیمانی کنار خیابان، پایتخت نشینان پذیرفته اند که «شهر در امن و امان کامل است» چرا که نهادهای مسئول انگار دست روی دست گذاشته اند تا این پایتخت دود و ترافیک از همین چند مجسمه ساده و فراموش شده هم خالی شود. در این بلبشو هم طبیعتا نباید جای تعجب داشته باشد که شهرداری بیاید یازدهمین مجسمه را از پایه آن بکند و ببرد برای شستشو و مرمت! البته در این میان خشنودی تهرانی ها بیشتر به این خاطر است که چنین روش جذاب در مرمت و شستشوی تندیس ها را شهرداری درباره برج آزادی و احتمالا برج میلاد به کار نبرده و الا بعید نیست که آنها هم، یک روز همین طوری دزدانده شوند، همچنان که سرستون های هزارکیلویی تخت جمشید سالهاست برای مرمت و شستشو از کاخ آپادانا برده شده اند و البته قرار نیست به این زودی ها بازگردانده شوند!

در این میان مقامات شهرداری به جای قیچی کردن نوار دزدی های پشت سر هم مجسمه ها مدام با این و آن رسانه گفتگو می کنند و در گفته هایش بیش از هر چیز به تعریف قابلیت های دزدان می پردازند. قابلیت هایی چون عادی نبودن، هنری بودن و برنامه داشتن! انگار که مردم هنوز پس از 5 هفته ای که از سرقت مجسمه ها می گذرد نفهمیده اند دزدها فرهیختگانی (!) هستند که نه برای مفاید اقتصادی که برای انجام امور شبه فرهنگی، تاریخ به تجسم در آمده ایران را از سطح شهر جمع آوری می کنند آن هم نه در تاریکی شب که در روشنایی روز! آیا کسی می داند که مجسمه مادر و فرزند میدان صنعت تقریبا 400 کیلو گرم وزن داشت و یا نیم تنه استاد معین، مجسمه ای 140 کیلوگرمی بوده که بر پایه حداقل یک متری نصب شده است؟ آیا یک تیم دزدی در لباس مردم عادی می تواند در روز روشن چنین وزنه های سنگینی را ببرد و مردم هم بویی نبرند؟ البته شهردار تهران دیروز خبر داده که مجموعه تحت نظارتش به نیروی انتظامی شکایت کرده و «تا زمان روشن شدن موضوع همکاریهای لازم را با نیروی انتظامی انجام خواهیم داد». محمد باقر قالیباف حتی درباره انگیزه های این سرقت هم گفته است: در مواقعی سرقتهایی از گاردریلها و دریچه های فاضلاب انجام می شود که این نوع سرقتها کاملا اقتصادی است و ممکن است سرقت مجسمه ها نیز اقتصادی باشد، البته شاید عمیق تر باشد که مشخص کردن این موضوع وظیفه پلیس است. وی در پاسخ به این که شهرداری برای پیشگیری از چنین سرقتهایی چه برنامه ای دارد، گفت: بنا نیست شهرداری مسئولیت امنیت را هم بر عهده بگیرد ولی ما در برقراری امنیت با نیروی انتظامی همکاری خواهیم کرد و باید در مواردی نگهبانهای محلات و پارکها حساسیت بیشتری داشته باشند. نگاهی به حدس هایی که قالیباف و همکارانش در مجموعه شهرداری درباره این سرقت ها زده اند یادآور روزهایی است که همین افراد در مجموعه نیروی انتظامی فعالیت می کردند و به نظر می رسد که این افراد هم دلشان برای دزد و پلیس بازی تنگ شده اما در این میان سازه های دست افرادی چون شهریار ضرابی، شعله هژیر ابراهیمی، فاطمه امدادیان، حمید شانس و استاد قهاری نباید اسباب بازی این بازی خطرناک و آزاردهنده باشد