به یاد نیچه
نیچه مردی که نسخه زرتشت را رو کرد
فیلسوفی در جستجوی شرق
به انتظار نشسته بودم نه در انتظار چيزي /فارغ از خير و شرو از روشني و تاريكي لذت ميبردم /فقط روز بود و درياچه بود و ظهر بود و زمان بيانتها /دوست عزيزم همينجا بود كه ناگهان يكي، دو شد و زرتشت از كنار من گذشت”.
+ نوشته شده در بیست و دوم آبان ۱۳۸۸ ساعت توسط کاظم برآبادی
|