نیچه مردی که نسخه زرتشت را رو کرد

فیلسوفی در جستجوی شرق

 

به ‏انتظار نشسته بودم ‏نه در انتظار چيزي ‏‏/فارغ از خير و شرو از ‏روشني و تاريكي لذت ‏مي‌بردم /فقط روز بود ‏و درياچه بود و ظهر ‏بود و زمان بي‌انتها ‏‏/دوست عزيزم همينجا بود ‏كه ناگهان يكي، دو شد ‏و زرتشت از كنار من ‏گذشت”.‏