موسیقی● با ترجمه شعر دایر استریت از حضرتی

راستش فکرش را هم نمی کردم که احسان اینقدر زود جواب خواهشم را بدهد، خواهشی که نه بر زبان آمد بلکه در دل بود و روزی بر این اوراق جاری شد. حالا ترجمه خوب و روان این ترانه از دایر استریت پیش روی من و شماست. سخنی از نسلی به نسلی که ما هستیم.
در تنگنای شوم
این کوه های مه اندود
برای من مامنی است
اما خانه من سرزمین های پست است
و تا همیشه خواهد بود
روزی تو باز می گردی
به دره و کشتزارت
و دیگر نمی سوزی
که برادر نظامی باشی.
از میان کشتزارهای ویران
اولین شعله جنگ
من شاهد رنج تو بودم
همانگونه که نبرد بالا می گرفت
و با اینکه سخت آزارم می دادند،
در ترس و اضطراب
تو رهایم نکردی
برادر نظامی من!
جهان های بی شماری هست
وخورشید های بسیار
و ما را تنها یک جهان است
اگر چه در دنیاهای گوناگونی زندگی می کنیم
اکنون خورشید به اعماق فرو رفته
و ماه بر فراز گیتی لنگر انداخته
بگذار وداع کنیم
همه باید بمیرند،
اما در نور ستارگان و خطوط دستان تو
حک شده:
ما احمقیم که جنگ به راه می اندازیم
بر سر برادران نظامی مان.